نقشه راه، هدفگذاری و ارتباط چیست؟
هدف گذاری خیلی راحت مثل تهیه یک لیست خرید است!
هدف های کوچکی که به محض رسیدن به هرکدام به ترتیب آنها را خط میزنید و سراغ هدف بعدی میروید تا بدانید همیشه در هر زمان، هدف اصلی کدام است و باید وقتتان را صرف چه کاری کنید و بعد از تحقق هدف فعلی، برنامه بعدی چیست؟
شما نیز اگر بدنبال تحقق رویاهایتان باشید، باید دقیقا یک نقشه راه برای بدست آوردن رویاهایتان داشته باشید، تا پی در پی موفقیت ها و شکست هایتان را با پیشرفت تان مقایسه کنید و بدانید آیا در مسیر صحیحی قرار دارید یا خیر؟
برای مثال؛ فرض کنید میخواهید با دوستانتان به مسافرت بروید:
اکثر اوقات احتمالا با شناخت کامل مقصد شروع به حرکت میکنید، اما اگر مسیرتان تا مقصد طولانی باشد، ممکن است چند جا در میان مسیر توقف هم داشته باشید. قبل از شروع ماجراجویی، شاید تصمیم بگیرید بعد از پیمودن یک چهارم مسیر برای صرف ناهار جایی توقف کنید بعد از پیمودن نصف مسیر بنزین بزنید، بعد از پیمودن بیش از سه چهارم مسیر برای استراحت جایی توقف کنید و مجددا 100 کیلومتر قبل از رسیدن به مقصد بنزین بزنید.
شما در واقع فقط با رسیدن به اهداف کوچک تر (صرف غذا، بنزین زدن، استراحت و …) در حال نزدیک شدن و تحقق هدف بزرگتر یعنی رسیدن به مقصد اصلی مسافرت هستید.
افراد موفق نیز دقیقا برای اهداف غیر عینی زندگیشان، به همین شیوه برنامه ریزی میکنند.
آنها اگر بخواهند فروش شان را 2 برابر کنند، برای آن یک نقشه راه طراحی میکنند. اگر بخواهند در کسب و کاری راه اندازی کنند نقشه راه برای آن تدارک می بینند و اگر بخواهند به هر هدفی که میخواهند برسند حتما یک نقشه راه که شامل یک مقصد، یک مسیر و اهداف کوچک بین مسیر (برای مطمئن شدن از اینکه در مسیر درست هستند) تدارک میبینند.
چطور نقشه راه موفقیت را طراحی کنم؟
برای تهیه نقشه راه موفقیت، شما نیاز به سه مورد دارید:
- یک مقصد – مشخص کنید کجا میخواهید بروید؟ مثلا : افزایش A تومانی درآمد ماهیانه، مسافرت به کشور B، بدست آوردن مقام C در مسابقات کشوری و …
- یک مبدا – الان کجا هستید؟ مثلا : درآمد فعلی D تومان است، درحال حاضر در کشور C زندگی میکنم، از نظر ورزشی در مقطع مسابقات بین باشگاهی هستم
- یک مسیر – از کجا شروع کنید؟ مثلا : ابتدا رسیدن به درآمد D+1 بعد رسیدن به درآمد D+2 و … تا رسیدن به درآمد A
مورد شماره یک و دو کاملا شخصی است و فقط خودتان میتوانید آنرا مشخص کنید.
در این مقاله میخواهیم به شما 3 نکته درباره مورد شماره سه به شما آموزش دهیم تا بتوانید مسیر درستی به سمت اهدافتان مشخص کنید و در این مسیر حرکت کنید.
برای مورد شماره 3 شما نیاز به اهداف دارید.
اهداف نقطه توقف مسیر هستند و همچنین یک راهنما برای اینکه در مسیر درست به سمت مقصد حرکت میکنید. برای همین شما نیاز دارید این 3 مورد را برای انتخاب اهداف در نظر داشته باشید:
اهدافی انبساطی تعیین کنید
← اهداف انبساطی ،اهدافی هستند که قرار است شما را از منطقه امن تان دور کنند
اهداف انبساطی معمولا بلند مدت هستند و سالها زمان می برند تا تحقق پیدا کنند. بنابراین در گام اول باید با خودتان خلوت کنید و تصور کنید در چند سال آینده میخواهید به چه جایگاهی رسیده باشید، چه نتایجی بدست آورده باشید و چه شخصیتی پیدا کرده باشید؟
اهداف انبساطی باید بزرگ باشند، خاص باشند،برای آنها انگیزه داشته باشید، برای خودتان باشند نه دیگران. در ضمن، اصلا نباید نگران بدست آوردن یا نیاوردن آنها باشید، خودتان را محدود نکنید، فرض کنید هرآنچه را بتوانید تصور کنید، میتوانید بدست آورید.
اهداف انبساطی حکم مقصد را در مثال بالا دارد.
اهداف فوری، اهدافی هستند که خیلی سریع در کوتاه ترین زمان ممکن امکان تحقق دارند و شما را خیلی سریع بعد از رسیدن به آنها خوشحال میکنند. برای مثال، اهداف هفتگی یا نهایتا ماهانه عالی هستند.
بعد از اینکه اهداف انبساطی تان را نوشتید، لیستی از کارهایی که قرار است انجام بدهید (حتی اگر مطمئن هم نیستید) تا به اهداف انبساطی تان برسید را بنویسید. سپس از خودتان بپرسید این هفته چه کاری میتوانید انجام بدهید، تا شما را یک گام به سمت اهدافتان نزدیک تر کند؟
- برای یک نویسنده، شاید هفته ای 6 صفحه نوشتن باشد.
- برای یک نقاش، شاید هفته ای 2 تابلو باشد.
- برای یک کارآفرین، شاید هفته ای یکبار تحقیق از بازار باشد.
- برای یک دانشجو، شاید هفته ای 20 ساعت درس خواندن باشد.
- برای یک مدیر، شاید خواندن هفته ای 20 صفحه کتاب باشد.
اهداف فوری ثابت نیستند
به محض رسیدن به یک هدف فوری میتوانید انرا تغییر دهید و هدفی دیگر تعیین کنید. میتوانید هر هفته یک هدف فوری جدید تعیین کنید اما مهم تر از همه این نکته است که باید هدف فوری شما در راستای اهداف انبساطی شما باشند.باید به اهدافتان مانند جملات انگیزشی نگاه کنید و با دیدن آنها در وجودتان انگیزه ایجاد شود.
- اهدافتان را مرتبا اندازه گیری کنید:
بعد از اینکه اهداف انبساطی و اهداف فوری تان را تعیین کردید و شروع کردید به تلاش برای رسیدن به آنها باید مرتبا رشد تان را اندازه گیری کنید. اگر به اهداف فوری تان نرسیدید، باید اندازه بگیرید چقدر از اهداف فوری تان را انجام دادید.
مهم ترین نکته ای که باید به خاطر داشته باشید، رسیدن و اتمام اهداف فوری است. شما باید اهداف فوری تان طوری برنامه ریزی و انتخاب کنید که مطمئن باشید به آنها دست پیدا میکنید. زمان تان را محدود نکنید، سعی کنید حتما به اهداف فوری تان برسید.
زیرا با تحقق اهداف فوری، عزت نفس شما بیشتر میشود و اعتماد به نفس شما برای اهداف بعدی افزایش پیدا میکند و انگیزه کافی برای ادامه خواهید داشت.
دیدگاهتان را بنویسید