نکات علمی اثبات شده برای دورکاری هدفمند

بسیاری از ما طی یک سال گذشته بصورت دورکاری و از خانه مان کار کرده ایم. پروفسور امی ورزنیوسکی (Amy Wrzesniewski) روان شناس و استاد دانشگاه است. وی در زمینه کمک به افراد در یافتن معنی و هدف در شغلشان کار می کند.
او معتقد است که دورکاری باعث می شود حس تعلق به جمع و عضوی از یک ساختار بزرگ تر بودن در انسان ها تضعیف شود. ورزنیوسکی چالش های دورکاری را با مطالعه افراد بررسی کرده و برای آنها پیشنهادهایی ارائه می کند که در ادامه آنها را مطرح می کنیم. در این مقاله توسعه فردی با نکات علمی اثبات شده برای دورکاری هدفمند آشنا خواهید شد.
احساس هدفمندی و رضایت شغلی در دورکاری
دورکاری در عین حال که می تواند احساس آسایش و راحتی را به همراه داشته باشد. می تواند تاثیرات مخربی نیز داشته باشد. برای بسیاری از افراد احساس سرخوشی و رضایتی که در ابتدای شروع دورکاری برایشان بوجود می آید کم کم به حس دلتنگی برای همکاران و جای خالی ساختار و نظام مندی زندگی شغلی تبدیل می شود.

برای بسیاری از افراد دوران قرنطینه ای که بر اثر شیوع بیماری کرونا بوجود آمد و متعاقباً دورکاری، چالش بزرگی بوده است. چالشی که بر اثر ادغام فضای کار و خانه بوجود آمده است. مراقبت از وجهه حرفه ای کار و در عین حال مراقبت از خانه و خانواده بسیاری از افراد را مجبور به برنامه ریزی و مدیریت بیشتر کرده است.
[restrict level=1]
ارتباطات انسانی و تمرکز دو عامل حیاتی
ورای چالش هایی که دورکاری در برقراری نظم و بوجود آوردن ساختارهای لازم به همراه خود دارد، برخی مشکلات وجودی نیز دشواری این شرایط را بیشتر کرده است.
برای بسیاری از افراد تجربه کار با رابطه متقابلی که با همکارانشان دارند معنی می شود. این اتکا و ارتباط متقابل نقش مهمی در احساس هدف مندی و معنایی که شغل برای فرد دارد بازی می کند.
مسئله دیگر محل کار است. جایی که تمرکز بر تعاملات انسانی در آنجا اتفاق می افتد و افراد احساس تعلق به یک جمع کاری را در آنجا تجربه می کنند. این مسئله در تجربه افراد از کارشان نقش بسیار مهمی ایفاء می کند.
با حذف هر دوی این عوامل جای تعجب ندارد که بسیاری از افراد با احساس فقدان هدف مندی و عدم تعلق رو به رو می شوند. چرا که تمامی کارها به تنهایی و خارج از فضای کاری انجام می شوند.
واقعیت شغل، خودش را در دورکاری بیشتری نمایان می کند
دورکاری توجه فرد را بیش از پیش به ماهیت و ذات شغلش معطوف می کند. وظایف، پروژه ها و کارهای روتین در نظر فرد بسیار پر رنگ تر می شوند. در واقع در غیاب روابط انسانی محتوا و ماهیت کار بیشتر خود را نشان می دهد.
برای برخی افراد مانند برنامه نویسان این شرایط می تواند ایده آل باشد. در واقع آنها می توانند با تمرکز بیشتر بر کارشان از حواس پرتی هایی که دیگران ایجاد می کنند دور باشند و بیشتر غرق در کارشان شوند. ولی، این شرایط برای بسیاری دیگر نور افکنی روی ماهیت شغلشان قرار می دهد. بسیاری از عوامل مانند روابط انسانی که باعث جذاب تر شغل برای این افراد می شد، اکنون دیگر وجود ندارند.
قدم هایی که می توانند حس مشارکت و تعلق شما در شغل تان را بیشتر کنند
اگر در شغل تان احساس کمبود دارید. اولین قدمی که باید بردارید این است که بدانید چه چیزی باعث این حس در شما می شود؟ باید عاملی که باعث افزایش تمرکز و حس اتصال شما با کارتان در محیط کاری تان می شده است را پیدا کنید.
ما به همراه جان پیرو پتریگلیری (Gianpiero Petriglieri) از دانشگاه اینسید فرانسه (INSEAD University) و سو اشفورد (Sue Ashford) از دانشگاه میشیگان (University of Michigan) افراد زیادی را مورد مطالعه قرار دادیم که کاملاً تنها و بدون هیچ گونه ارتباطی با سازمان یا افراد دیگر کار می کردند.
طی این مطالعات متوجه شدیم که این افراد تمایل دارند الگوی مشابهی را صرف از نظر نوع شغل خود، در نحوه حفظ تعامل و ارتباطشان با کار دنبال کنند.

نتایج مطلعات انجام شده روی دورکارها!
در درجه اول آنها باید با فضای کاریشان ارتباط خوبی برقرار می کردند. این فضا می توانست یک کتابخانه عمومی (که البته در حال حاضر امکان پذیر نیست!) و یا گوشه ای از خانه باشد که فقط مختص کار در نظر گرفته شده و استفاده دیگری از آن نمی شود.
جالب توجه بود که این فضاها عمدتاً کوچک بودند. این افراد عنوان می کردند فضاهای کوچکتر به آنها در تمرکز بیشتر روی کارشان کمک بیشتری می کند.
اهمیت قراردادهای فرضی
در درجه دوم آنها برای خود انواعی از قراردادها را تعریف می کردند که آنها را در تمایز قائل شدن بین زمان ها و مکان های کاری و غیر کاری یاری می کرد. به این ترتیب آنها می توانستند جریان کار را از دیگر مسائل زندگی روزمره جدا کنند. این قراردادها می توانست دوچرخه سواری یا پیاده روی تا محلی که آنها برای کارشان در نظر گرفته اند باشد.
در واقع یکی از کارکردهای رفت و آمد روزانه به محیط کار نیز همین است که افراد خود را برای یک روز کاری و قرار گرفتن در محیط کار آماده می کنند. حال که این امکان برای بسیاری از افراد و مشاغل از بین رفته است. ممکن است برخی از مرزهای متمایز کننده محیط ها و زمان های کاری و غیرکاری کم رنگ شود.
اهمیت داشتن ارتباطات اجتماعی برای دورکارها
سومین مورد هم این بود که شرکت کنندگان در این مطالعه به برقراری ارتباط و اتصال با انسان های دیگر حتی افراد خارج از حیطه کاریشان، متعهد بودند. افرادی که می توانستند به آنها یادآوری کنند که کارشان ارزشمند است و آنها را از تنهایی بیاورند.
احساس مهم بودن یک نیاز روانی دورکارها
و به عنوان آخرین نتیجه؛ این افراد همواره تلاش می کردند احساس هدف مندی و اتصال خود با کارشان را حفظ کنند. آنها همواره تاثیر شغل شان بر جامعه، خود و دیگران را به خود یادآوری می کردند. در صورتی که چنین اتصالی برقرار نباشد و احساس هدف مندی ضعیف باشد شرایط برای افرادی که دور کاری می کنند می تواند پر چالش باشد.

از دست مدیران و کارفرمایان چه کاری در جهت ایجاد و توسعه فضای مجازی پویا، در غیاب جلسات حضوری و تعاملات اجتماعی بر می آید؟
بهترین توصیه من این است که کارفرمایان زمانی برای ارتباط با کارمندان خود اختصاص دهند و با آنها در ارتباط باقی بمانند. حتی یک تماس تلفنی ده دقیقه ای (نه از طریق اپلیکیشن های پیام رسان) این ارتباط را احیاء و تبادل اطلاعات را راحت تر می کند.
آنها می توانند سوالات و نگرانی های کارمندشان را برطرف کنند یا حتی حال او را جویا شود. این کار بستری را فراهم می کند که مسائل و دغدغه ها آسان تر به اشتراک گذاشته شوند.
بیشترین کمبودی که دورکارها در این مدت تجربه کرده اند، همین عدم حس اتصال و ارتباطی ست که افراد می توانستند با حضور در محل کارشان با یکدیگر برقرار کنند. امکانی که در حال حاضر در بسیاری از زمینه ها از بین رفته است.
با اینکه برقراری این ارتباطات از راه دور برای یک کارفرما می تواند وقت گیر باشد اما بسیار مهم است. این کار به کارمندان احساس ارزشمندی می دهد و آنها در می یابند که کارفرما در کنار کار به رابطه اش با آنها نیز اهمیت می دهد.
[/restrict]
دیدگاهتان را بنویسید