ثروت یعنی روش خاص انجام یک كار
این مقاله را آکادمی امید و انگیزش یوبان از نویسنده معروف والاس وتلز تهیه کرده که دارای مطالبی مهم و در عین خال ظریف در مورد علم ثروت، به همراه چند مثال به شما عزیزان تقدیم میشود و شما در انتها متوجه میشوید که باید مدل فکر کردنتون در مورد ثروت رو باید تغییر بدید!
ممكن است كه كنترل یك سیستم راه آهن بزرگ برای شما سخت باشد زیرا این صنعت به طور كامل انحصاری است. اما راه آهن برقی هنوز دوران كودكی خود را طی می كند و فرصتهای زیادی را برای كارآفرینان ارئه می كند و هنوز از آغاز حمل و نقل هوایی وقت زیادی نمی گذرد و در همه شاخه های این صنعت فرصتهای اشتغال فراوانی برای صدها هزار و یا شاید چند میلیون نفر وجود دارد.
پس چرا به جای ر قابت با جی.جی هیل و دیگران در مورد راه آهن، توجه خود را بر توسعه حمل ونقل هوایی معطوف نكنید؟ این مطلب كاملاً درست است كه اگر شما كارمند یك اتحادیه فولاد باشید شانس كمی دارید كه مالك كارخانه ای شوید كه در آن كار می كنید اما این نیز درست است كه اگر شما شروع به كار كردن به روش خاص به زودی میتوانید كار در اتحادیه فولاد را رها كنید و یك قطعه زمین ده تا چهل جریبی بخرید و به عنوان تولید كننده مواد غذایی شروع به كار كنید.
در زمان فعلی فرصتهای زیادی برای كسانی وجود دارد و به طور مشابه به كار كشاورزی مشغول می شوند. چنین افرادی حتماً ثروتمند میشوند.
ممكن است بگویید كه برای شما غیرممكن است كه صاحب یك زمین شوید اما من میخواهم به شما ثابت كنم كه این امر غیر ممكن نیست و شما حتماً میتوانید صاحب یك زمین شوید اگر شروع به كار كردن به روش خاص كنید در دوره ای مختلف جریان فرصتها با توجه به نیاز كل افراد و مراحل خاص تغییر و تحولات اجتماعی در جهت های مختلفی سیر می كند. در حال حاضر در آمریكا این جریان به سمت كشاورزی و سایر صنایع و حرفه های مرتبط با آن پیش میرود. امروزه فرصت در اختیار كسانی است كه در كارخانه خاصی كار می كنند. همچنین فرصت بیشتر در اختیاركسانی است كه به تولید و عرضه محصولات كشاورزی میپردازند تا كسانی كه كارهای كارخانهای انجام میدهند.
و نیز فرصت در اختیار افراد حرفهای است كه به كشاورزی میپردازند تا كسانی كه جزء طبقه كارگر هستند. فرصت های زیادی برای كسانی وجود دارد كه در جریان این فرصتها حركت میكنند نه برای كسانی كه میخواهند در خلاف جهت آن شنا كنند. بنابراین كارگران كارخانهها چه به عنوان یك فرد و چه به عنوان یك طبقه از فرصتها محروم نیستند.
كارگران به وسیله كارفرمایان خود از به دست آوردن فرصتها محروم نمیشوند. آنها به وسیله فولاد و تركیب- های سرمایه محدود نشدهاند. به عنوان یك طبقه، آنها در همان جایی هستند كه بوده اند زیرا آنها كارها را به روش خاص انجام نمیدهند. اگر كارگران آمریكا به این روش عمل كنند، میتوانند مانند بقیه برادران خود در بلژیك وسایر كشورها فروشگاههای بزرگ و صنایع تعاونی ایجاد كنند؛ قوانینی را در مورد نحوه توسعه این شركتهای تعاونی به وجود بیاورند و در عرض چند سال مالكیت صنایع را بدست بیاورند. زمانی كه افراد شروع به انجام كارها به روش خاص نمایند طبقه كارگری میتواند تبدیل به طبقه كارفرمایان شود. قانون ثروت برای این افراد مشابه قانونی است كه در مورد بقیه افراد وجود دارد.
و این قانونی است كه باید بدانند. این افراد تا زمانی كه به روش گذشته خود عمل كنند در همان سطحی كه هستند باقی می مانند. با این حال یك كارگر نوعی به دلیل نادانی و سستی طبقه خود عقب نگه داشته نمیشود. او میتواند از جریان فرصتها در جهت ثروتمندشدن استفاده كند و این كتاب چگونگی آن را به می آموزد.
هیچ كس به دلیل كمبود در عرضه ثروت در فقر باقی نمانده است. برای همه بیش از حد كافی وجود دارد. تنها با استفاده از مصالح ساختمانی موجود در ایالات متحده، امكان ساختن یك قصر به اندازه عمارت كنگره در شهر واشنگتن برای هر خانوار وجود دارد. و تحت كشاورزی فشرده، این كشور میتواند پشم، كتان و ابریشم لازم برای لباس هر فردی در دنیا را همراه با غذای كافی برای تغذیه آنان، تولید كند بهتر از آن چیزی كه سلیمان در دوره پادشاهی اش به آن رسید. عرضه قابل مشاهده عملاً محدود است در حالی كه عرضه غیرقابل مشاهده واقعاً نامحدود است. آنچه در روی زمین میبینید از یك ماده اولیه ساخته شده است كه خارج از فرایند همه اشیاء وجود دارد. همواره اشكال جدیدی ساخته میشوند و اشكال قدیمیتر از بین میروند.
ولی همه این اشكال برگرفته شده از یك چیز هستند. هیچ گونه محدودیتی در زمینه عرضه ماده بدون فرم یا همان ماده اولیه وجود ندارد. جهان در خارج آن ساخته شده است ولی این ماده در ساخته شدن جهان به طور كامل مورد استفاده قرار نگرفته است.
فضاهای داخل، میان و بین اشكال قابل مشاهده در جهان به وسیله ماده اولیه (ماده بدون فرم) یا همان ماده خام همه اشیاء، پر شده است. حتی اگر به اندازه ده هزار برابر آنچه تا به حال ساخته شده، شاخته شود، عرضه ماده خام جهانی تمام نخواهد شد. بنابراین هیچ فردی به دلیل فقر طبیعت یا به دلیل اینكه چیزهای كافی برای او وجود ندارد، فقیر نخواهد بود. طبیعت یك انبار سرپوشیده از ثروتهاست و عرضه آن هیچ وقت كاستی نمی پذیرد.
ماده اولیه به واسطه انرژِی آفریننده (زاینده) زنده است و به طور مستمر اشكال بیشتری را به وجود میآورد. زمانی كه عرضه مصالح ساختمانی محدود می شود، میزان بیشتری تولید خواهد شد. زمانی كه خاك حاصلخیزی خود را از دست می دهد طوری كه مواد اولیه لازم برای غذا و لباس در آن نمیروید، دوباره حاصلخیزی خود را بدست میآورد و نیز خاك بیشتری تولید خواهد شد. زمانی كه همه طلا و نقره ها از زمین استخراج میشوند، اگر بشر هنوز در مرحله ای از توسعه اجتماعی باشد كه به طلا و نقره نیاز داشته باشد، از ماده اولیه طلا و نقره بیشتری تولید خواهد شد. ماده بدون فرم به نیازهای بشر پاسخ میدهد و اجازه نمیدهد كه بشر با كمبود روبرو شود.
این موضوع در مورد تمامی افراد بشر به صورت كلی درست است. نژاد بشر به عنوان یك كل همیشه دارای ثروت فراوان است و اگر افرادی از بشر فقیرند به این دلیل است كه از روش خاص انجام دادن كارها كه افراد را ثروتمند میسازد، تبعیت نمی كنند.
ماده بدون فرم، ماده ای هوشمند است و ماده ای است كه فكر میكند. این ماده زنده است و همیشه علاقه مند به زندگی بیشتر است. طبیعت و ذات زندگی در این است كه در جستجوی زندگی بیشتر باشد و طبیعت هوش این است كه به دنبال توسعه خود باشد.
همچنین طبیعت هوشیاری، جستجو برای توسعه مرزها و شكوفایی بیشتر است. جهان دارای فرم از ماده زنده بدون فرم ساخته شده است. ماده بدون فرم از طریق فرم دادن به جهان به دنبال شكوفا كرده هر چه بیشتر خود است. جهان هستی كه یك تجلی بزرگ از حیات است همیشه به دنبال حیات بیشتر و كاركردهای كاملتر است.
طبیعت از پیشرفت حیات ساخته شده است و بزرگترین انگیزه آن ترقی حیات و زندگی است. به همین دلیل هر چیزی كه بتواند به زندگی كمك كند در حد زیادی تولید شده است. هیچ گونه محدودیتی وجود ندارد مگر اینكه خداوند خودش را انكار كند و كار خودش را انجام ندهد. شما به وسیله كمبود عرضه ثروت در فقر نمانده اید.
دیدگاهتان را بنویسید