حوصله کنید و این مقاله رو که آکادمی امید و انگیزش یوبان برای شما تهیه کرده رو بخونید و از اصول ثروتمند شدن بیشتر بدانید، از این نوع مقالات کمتر در اینترنت و کتب ثروت  پیدا می شود.

حقیقتی وجود دارد كه من باید در مورد آن بیشتر توضیح بدهم و آن این است كه منابع عرضه بدون فرم تحت فرمان مرد یا زنی هستند كه به روشی خاص تفكر و عمل كند.

اولین اصل در علم ثروتمند شدن تفكر یا اندیشه تنها قدرتی است كه می تواند ثروت قابل ملاحظه ای را از ماده بدون فرم ایجاد كند. ماده خامی كه همه چیز از آن ساخته شده است، ماده ای است كه فكر میكند و اندیشه در مورد یك فرم (شكل) در این ماده آن فرم را ایجاد می كند.

ماده بدون فرم بر طبق اندیشه هایش حركت میكند. هر فرم و فرآیندی كه شما در طبیعت می بینید، تجلی آشكار یك اندیشه در ماده بدون فرم است. زمانی كه ماده اولیه بدون فرم روی یك فرم فكر میكند، آن فرم را به خود میگیرد؛ هنگامی كه در مورد یك حركت فكر می كند، آن حركت را به وجود میآورد. این راهی است كه همه اشیاء خلق می شوند.

ما در دنیایی از اندیشه ها زندگی میكنیم كه بخشی از جهان اندیشه هاست. اندیشه یك جهان متحرك در ماده اولیه توسعه پیدا كرد و این ماده بر طبق آن اندیشه عمل كرد و فرم سیارات جهان را به خود گرفت و این فرم را نگه داشت.

ماده اولیه، فرم اندیشه هایش را به خود میگیرد و بر طبق اندیشه رفتار می كند؛ ماده اولیه با نگهداری اندیشه سیستم دایره ای خورشیدها و جهان، فرم این جهان را به خود گرفت و آنها را طوری كه خودش فكر میكرد به حركت درآورد؛ با اندیشه در مورد یك درخت بلوط كه رشد كندی دارد، آن درخت را تولید كرد. برای انجام این كار قرنها لازم است.

در فرایند آفرینش ماده بدون فرم بر طبق جهت هایی كه ایجاد كرده است، رفتار می كند؛ اندیشه یك درخت بلوط باعث تشكیل آنی یك درخت بلوط رشد كرده نمی شود اما باعث شروع حركت در نیروهایی می شود كه آن درخت را تولید می كنند.

هر نوع فكر در مورد یك فرم در صورتی كه در ماده اولیه باقی بماند، باعث تشكیل آن فرم میشود. اما همیشه یا غلب اوقات این كار در طول مسیر رشد و فعالیتهایی كه به تازگی تشكیل شده اند اتفاق میافتد. تفكر در مورد یك خانه، وقتی كه روی ماده بدون فرم تأثیر می گذارد، ممكن است باعث تشكیل فوری آن خانه نشود ولی باعث تغییر جهت نیروهای فعال در تجارت و كسب و كار به سمت كانالهایی میشود كه باعث میشود آن خانه به زودی ساخته شود.

و اگر كانالهایی برای فعالیت نیروهای آفریننده وجود نداشته باشد، خانه مستقیماً از ماده اولیه ساخته می شود بدون اینكه منتظر فرایند كند جهان زنده و غیرزنده بماند. هیچ گونه اندیشهای در مورد یك فرم نمیتواند بدون خلق آن فرم، روی ماده اولیه تأثیر بگذارد. انسان یك كانون تفكر است و میتواند فكر كند. برای آنكه یك فرد بتواند یك شیء را با دستهایش شكل دهد، باید ابتدا آن را در فكرش ایجاد كند. انسان نمیتواند بدون آنكه تصوری در مورد یك چیز داشته باشد آن چیز را به وجود آورد.

تا به حال بشر تمامی تلاشش را محدود به كارهای یدی كرده است و نیروی یدیاش را در جهان فرمها
برای تغییر و تعدیل آنچه وجود دارد به كار گرفته است و هرگز در این زمینه فكر نكرده است كه از طریق
اندیشههایش بر ماده اولیه تأثیر بگذارد و باعث خلق فرمهای جدید شود. زمانی كه انسان در مورد یك فرم فكر میكند، مواد اولیه آن فرم را از طبیعت میگیرد و فرمی را كه در ذهن دارد، تجسم میكند. انسان تا به حال در مورد همكاری و مشاركت با هوش بدون فرم و همچنین كاركردن با خدا، تلاشی نكرده و یا حداقل تلاش خیلی كمی كرده است.

او هرگز این رؤیا را كه میتواند كارهای خدا را انجام بدهد، نداشته است و فقط با نیروی یدی خود به تغییر شكل و تعدیل فرمهای موجود پرداخته است. او هرگز به این سؤال فكر نكرده است كه میتواند از طریق تفكر و تاثیر بر ماده اولیه بدون فرم، چیزی را ایجاد كند. هدف ما از یك طرف اثبات این مطلب است كه هر انسان و هر مرد و زنی میتواند این كار را انجام دهد و از طرف دیگر میخواهیم نشان دهیم كه چگونه باید این كار انجام شود.

 به عنوان اولین مرحله باید سه قضیه اساسی را بیان كنیم: اول: ما بیان كردیم كه یك ماده اولیه بدون فرم وجود دارد كه همه چیز از آن ساخته میشود. اگر چه به نظر عناصر فراوانی وجود دارد اما همه این عناصر ناشی از تجلیهای مختلف یك عنصرند.

تمامی اشكال موجود در طبیعت جاندار و بیجان با فرمهای مختلف خود، از یك ماده اولیه مشابه ساخته شده اند. و این ماده یك ماده دارای فكر است و هر فكری كه در آن ایجاد شود، فرم آن فكر را خلق میكند. فكر یا اندیشه، در ماده دارای فكر باعث ایجاد اشكال میشود. انسان یك منبع تفكر و قادر به تفكر اصیل است. اگر انسان بتواند با اندیشه هایش بر ماده اولیه بدون فرم تأثیر بگذارد ، قادر به خلق چیزی میشود كه در مورد آن فكر میكند.

به طور خلاصه: یك ماده اولیه وجود دارد كه همه چیز از آن ساخته شده است. این ماده در حالت اولیه اش در فواصل میانی جهان نفوذ كرده و آنها را پر میكند. یك اندیشه روی این ماده اولیه، چیزی را كه به وسیله آن فكر تجسم شده است، به وجود می آورد. انسان میتواند به اشیاء در ذهنش شكل دهد و با تأثیر روی ماده بدون فرم از طریق تفكر خود، باعث به وجود آمدن چیزی بشود كه به آن فكر میكند. ممكن است این سؤال پرسیده شود كه آیا من میتوانم این عبارت را اثبات كنم؟

 بدون صحبت از جزئیات، پاسخ میدهم كه بله من میتوانم آنها را اثبات كنم هم از لحاظ منطقی و هم تجربی. من با استدلال پیشینی، از پدیده شكل و اندیشه، به یك ماده اولیه دارای فكر و با استدلال پسینی، از این ماده دارای فكر به قدرت انسان در مورد ایجاد اشیایی كه به آنها فكر می كند، رسیدم. از لحاظ تجربی نیز درستی این شیوه استدلال را درك كردم. و این بزرگترین اثبات است. اگر یك فردی كه این مقاله را میخواند با انجام آنچه در این مقاله گفته شده است، ثروتمند شود، مدركی برای پشتیبانی از ادعای من فراهم میشود.

اما اگر هر فردی كه به گفته های این كتاب عمل میكند، ثروتمند شود، دلیل محكمی برای اثبات این مدعا فراهم می شود تا زمانی كه یك فرد این فرآیند را به كار گرفته و شكست بخورد. این تئوری تا زمانی كه این فرایند با شكست مواجه شود، درست است.

و این فرایند هیچگاه برای هر انسانی كه آنچه را این كتاب در مورد ثروتمند شدن به او میگوید، به صورت دقیق انجام میدهد، به شكست نمی انجامد.

من قبلاً گفتم كه انسانها با انجام كارها به روش خاص، ثروتمند میشوند. به منظور انجام كارها به روشخاص، انسان باید قادر به فكر كردن به روش خاص باشد.

روش یك انسان در مورد انجام كارها نتیجه مستقیم نحوه فكر كردن او در مورد آن كارهاست. برای انجام كارها به روشی كه می خواهید، مجبور به كسب توانایی فكر كردن به روشی هستید كه دوست دارید آنطور فكر كنید. این اولین مرحله ثروتمند شدن است. فكر كردن به آنچه كه میخواهید به معنی فكر كردن با ایمان كامل و برخلاف ظواهر است.