فروشندگی شغل شریفی است
سه نکته برای بازاریابی از طریق تبلیغات و نامه ها:
1. نیاز به آگهی و خبر نامه ی تبلیغاتی نیازی ضروری است:
بدون وجود تبلیغات کافی هرگز موفق به دیدن بسیاری از افرادی که ممکن است مشتری شما باشند، نخواهید شد. آگهی و تبلیغات حرفه ای یعنی استفاده از تمام ابزارها برای اطلاع رسانی منظم به مشتری ها.
شما به این دلایل نیاز به آگهی دادن منظم دارید:
• ممکن است مشتری شما را فراموش کرده باشد؛
• برای شناختن نیازهای جدید مشتری
• نیاز به جذب مشتری جدید
• پیشی گرفتن رقبا از شما
2. پست کردن مستقیم نامه های تبلیغاتی و نظرخواهی می تواند یک سلاح بی نهایت موثر در افزایش میزان فروش باشد.
تحقیقات نشان داده است اکثر افراد این نامه ها و بروشورها را می خوانند به شرط آنکه موضوع جذاب بوده و ظاهر نامه خوب باشد. نامه، بروشور و یک راه عالی برای ایجاد ارتباط با مشتری هایی است که هنوز با فروشندگان ملاقات نکرده اند، به این ترتیب می توانی کسانی که نامه های شما را به دقت می خوانند شناسایی کنید، آنها به احتمال زیاد از شما خرید خواهند کرد.
3. جادوی محصولاتتان را در نامه ها یا بروشورها و یا هرگونه روش تبلیغاتی دیگر به نمایش بگذارید :
مطمئن باشید که سه جزء بسیار مهم را در پاکت نامه جای داده اید : نامه، فرم سفارشی و پاکت مخصوص جواب؛ محصولاتتان را نفروشید و سعی کنید نسبت به رقبا مزایای بیشتری ارائه دهید، این مزایای بیشتر شماست که بین شما و رقبایتان تفاوت ایجاد می کند، این قانون را بگذارید که در صورت عدم رضایت از کالا تا مدتی مشخص آن را پس خواهید گرفت.
شش روش برتر جهت پیروزی بر رقبا
1. هرگز از رقبا غیبت نکنید : این اصل مقدس را به یاد داشته باشید که اگر بر روی دوستتان گلاب بپاشید او هم همین کار را با شما انجام خواهد داد و اگر سیاهش کنید، او شما را سیاهتر می کند.
وقتی از رقبایتان و محصولات آنها ایراد بگیرید، مشتری حرفتان را باور نخواهد کرد. بهترین راه پیروزی بر رقبا، دادن سرویس بهتر و بیشتر به مشتریان است. همه ی خصوصیات محصولتان را به مشتری بگویید از جمله ضعف ها و قوت های آن و ظرفیت محصول در برآورده سازی نیازهای مشتری؛ وقتی مشتری می خواهد محصولتان را ارزیابی کند، ملاک و معیار ارزیابی فقط بر اساس اطلاعات و مدارک واقعی، مستند و قابل اثبات باشد.
هنگام ملاقات با رقبای خود اعتقادات آنها را زیر سوال نبرید چون نمی توانید آنها را یک روزه تغییر دهید.
2. رقبای خود را بشناسید : شما برای سرگرم شدن و کسب سود کار می کنید، بنابراین این باور که رقبای شما دشمنانتان هستند را دور بریزید؛ زندگی خیلی کوتاه تر از آن است که دشمن داشته باشید.
با رقبای خود زمینه ی همکاری را فراهم آورید، با آنها تماس بگیرید که از این رو می توانید نقاط ضعف و قوت خود و حتی رقیبتان را شناسایی کنید.
3. محصولات و فعالیت های رقبای خود را مانند محصولات و فعالیت های خود کاملا بشناسید: به خاطر بسپارید وقتی یک مشتری نزد شما می آید، قبلا با رقبای شما ملاقات کرده یا ممکن است بعدا این کار را بکند. بنابراین نمی توانید نقاط قوت رقیب خود را کتمان نمایید.
4. یکی را از دست بدهید و دوتا بدست آورید : ممکن است بعضی از فرصت های فروش را از دست بدهید، در این صورت چکار می کنید؟ آیا عصبانی می شوید؟ دیگران را مقصر می دانید؟ از بدشانسی گله می کنید؟
یا این روند را قسمتی از کار می بینید و مشغول تجزیه و تحلیل آن می شوید؟ ما می توانیم از شکست هایمان درس های بزرگی را یاد بگیریم و یا حتی بالعکس که چرا از موفقیت هایمان دوباره سرمشق نگیریم و آنها را تجزیه و تحلیل نکنیم؟
پس از شکست در امر فروش و یا هر کار دیگری، لازم است آرامش خود را حفظ کنیم، قدری تفکر کنیم، دریابید کجای کار اشتباه بوده تا دوباره انرژی از دست رفته را بدست آوریم .
یادمان باشد گاهی شکست ها و اشتباهات بزرگمان پس از به وقوع پیوستن یک شکست یا اشتباه کوچک است؛ باور کنید اگر بخواهید بلافاصله و بدون اندیشه اشتباه خود را اصلاح و یا بهتر است بگوییم سرپوش بگذاریم، فقط و فقط فاجعه به بار می آوریم …
5. به طور منظم با مشتری های رقیب خود تماس حاصل نمایید : مشتری رقیب می تواند نقاط قوت و ضعف محصولات رقیبتان را به اطلاع ما برساند، چون آن را خریداری کرده و مدتی از آن استفاده کرده است. مشتری جدید به شما خواهد گفت که چرا کالای شما نخریده و بدین ترتیب به نقاط ضعف خود و یا محصولتان پی خواهید برد. مشتری می تواند خواسته و یا ناخواسته نقاط ضعف و قوت رقیبتان را برای شما به ارمغان بیاورد چون او از دیدگاه مشتری به رقیبتان می نگرد.
6. فروشندگان شرکت رقیب را تحت نظر داشته باشید: به رقبای خود توجه کنید، چون آنها اولین کسانی هستند که به اشتباهات شما پی می برند. توجه به رقبای خود را قسمتی از برنامه ی خود قرار دهید درست همانند بازی فوتبال که در آن هر بازیکن تیم رقیب مورد توجه است. با در نظر داشتن هر حرکت بازیکنان تیم مقابل است که می توانید برای حرکات خود برنامه ریزی کنید.
شش نشانه گذاری برای فروشندگی
1. لبخند دوستانه و مشتاق تحویل مشتری بدهید: با مشتری دم در ملاقات کنید، یا حتی پیش از آنکه وارد مغازه شود – اگر نام مشتری را می دانید آن را به کار گیرید – یادتان باشد خیلی اوقات فروختن کالا در 90 ثانیه ی اول جوش می خورد یا فرصت آن از دست می رود.
2. کارهایتان را نفروشید: شنونده ی خوبی باشید – به شواهدی که احتمالا کمک می کند تا نیازهای وی را بشناسید توجه نمایید – توجه شما به مشتری و اشتیاقتان برای کار باعث ایجاد نظر مثبت او خواهد شد .
3. برای شرکت تان ایجاد اعتماد و اطمینان کنید: به مشتری بفهمانید شرکتی خوب و قابل اطمینان هستید. بگذارید بداند محصولاتی که می خواهید به او بفروشید مورد حمایت و تضمین تولید کننده است و شما مامور فروش هستید. اگر به مصرف کننده محصولاتی می فروشید که احتیاج به لوازم یدکی دارند، اطلاعات کافی درباره ی این لوازم در اختیار او بگذارید – با غرور لیست مشتری های راضی از محصولات تان را به مشتری جدید نشان دهید، بگویید می توانید از آنها بپرسید – مدارک یا هر چیز دیگری را که ثابت می کند متعلق به شرکتی معتبر هستید را در معرض نمایش قرار دهید .
هرمشتری که وارد مغازه ی شما می شود می تواند همان غاز افسانه ای باشد. در هر ملاقات تخمی طلا از او بگیرید و این کار را تکرار کنید. سعی نکنید یک شبه سود کلانی به جیب بزنید، شما باید حداقل برای شش نسل در یک تجارت بمانید.
4. مشتری را آماده کنید: او را راهنمایی کنید که درباره ی نیازهایش صحبت کند – کاری کنید بداند که به محصول شما نیاز دارد و …
5. امکانات و تجهیزات را به مشتری نشان دهید: هر فروشنده اتومبیل خوبی این کار را می کند. از مشتری بخواهید پشت فرمان بنشیند؛ به این ترتیب احساس راحتی و غرور خواهد کرد؛ به این ترتیب به زودی می فهمد که ماشین قبلیش چقدر بد بوده …
این کار در مورد هر محصولی موثر است. بگذارید مشتری اهمیت داشتن محصول شما را حس کند.
6. به سوالات او پاسخ دهید : نیازهای مشتری را بشناسید – سوال های او را یکی یکی پاسخ دهید – با مشتری بحث نکنید، با موافقت کردن احتمال فروش بالا می رود – در صورت امکان با مشتری در شرایط کاملا آرام و بدون سرو صدا صحبت کنید؛ جایی را انتخاب کنید که می توانید به راحتی با او حرف بزنید و اطلاعات مربوط را در اختیارش بگذارید.
راز فروش خوب
فروش خوب یعنی انجام یک سری کارهای مشخص هر روز، با روشی مشخص. آب رودخانه تنها وقتی می تواند توربین را بچرخاند و نور و انرژی تولید کند که پشت سد جمع شده باشد . هیچ اسبی بدون یراق به مقصد نمی رسد و هیچ زندگی رشد نمی کند جز آنکه در آن روی رشد تمرکز شود، فداکاری هایی صورت بگیرد و منظم باشد.
فروشنده ی حرفه ای باید کار کند، چه بدنی و چه فکری مطابق نقشه ی عملی کار کند. نقشه ای که برای هر روز ریخته شده است و هفته ها، ماه ها، فصل ها و سال ها را در نظر دارد.
فروشنده ی حرفه ای باید نسبت به خود، شرکتش و مشتری هایش وفادار و صادق باشد. راستگویی و صداقت بهترین سیاست است، حتی وقتی به نظر می آید نمی توانید از پس عواقب آن برآیید.
فروشنده حرفه ای حداکثر تلاش خود را برای یاد گیری و فهم همه چیز درباره ی کارش، شرکتش و مشتری هایش انجام می دهد و به تلاش برای رشد فردی خود ادامه خواد داد.
فروشنده ی حرفه ای با کسانی که علاقه مند به انجام بی نقص کارهای خود هستند، نشست و برخواست دارد. فروشندگی نیاز به درک عمومی دارد، اما برای تیز کردن درک عمومی تا حد کافی هم نیاز به آموزش است. فروشنده ی حرفه ای اطمینان حاصل می کند که همواره نظر مثبت دارد. دو جزء اصلی در کار اشتیاق و اعتماد به نفس می باشد. اشتیاق از درون حاصل می شود، اما بر پایه ی شناخت درست محصول و فهم آن است که محصول از چه جهتی به مشتری کمک خواهد کرد. فروشنده حرفه ای سعی می کند تمام تکنیک های فروش را به خوبی بداند و بداند که کی و کجا از آنها استفاده کند. این باعث افزایش اعتماد به نفس او خواهد شد. او هرگز فراموش نمی کند مشتری باید پولی را که به سختی به دست آورده برای خرید محصول به وی بپردازد.
فروشنده حرفه ای می داند چگونه موفقیت و شکست را تجزیه و تحلیل نماید و بر اساس آنها عمل نماید. این دانشی دیگر جهت افزایش اعتماد به نفس است.
دیدگاهتان را بنویسید