مدل ارزیابی تبلیغات A.I.D.A – قسمت دوم

مدل آیدا (AIDA)
در راستای ارزیابی تبلیغات در سازمان، مدل آیدا از موثرترین مدل های علمی جهت ارزیابی تبلیغات، بکار گرفته شده است. این الگو در سال ۱۸۹۸توسط المو لوییس مطرح شد و برای برنامه ریزی پیام تبلیغاتی، شیوه ای چهارمنظوره را پیشنهاد می کند که عبارت است از جلب توجه، ایجاد علاقه، تحریک تمایل و سوق دادن به اقدام برای خرید.
جلب توجه
اولین وظیفه پیام تبلیغاتی جلب توجه افراد است. اگر پیام تبلیغاتی نتواند این وظیفه را به خوبی انجام دهد، هر چقدر افراد آن را ببینند و یا بشنوند بدون ثمر است. برای جلب توجه افراد راه های زیادی وجود دارد. درج عنوان بزرگ، مطالب جنجال برانگیز یا شوک آور، تصاویری از افراد خوش سیما نظیر بچه ها، جلوه های ویژه مثل هر چیزی که چشمگیر و جذاب بوده و متفاوت به نظر برسد می تواند راه هایی برای جلب توجه افراد به پیام های تبلیغاتی ما باشد. در صورت عدم جلب توجه مشتری در اولین برخورد با تبلیغ، شاید دیگر آن تبلیغ هرگز موفق به جلب توجه مشتری در دفعات بعد نیز نشود.
ایجاد علاقه
در افراد در مقایسه با جلب توجه آنان دشوارتر به نظر می رسد. در این راستا آهنگ و زبان تبلیغ باید با تجربه ها و نگرش های مشتریان هدف تناسب داشته باشد. تبلیغ، علاوه بر اینکه باید به زبان مشتری هدف صحبت کند، طرح بندی و محتوای آن نیز باید از نظر مشتری صحیح و قابل قبول باشد. تصاویر و مطالب باید به نحوی ترتیب یافته و آرایش داده شود که چشم بیننده را به آرامی در تمامی تبلیغ از صدر تا ذیل هدایت کند و منجر به ایجاد علاقه در بیننده شود.

تحریک تمایل
یکی از دشوارترین وظایف پیام تبلیغاتی، تحریک کردن افراد برای داشتن و یا استفاده از کالای مورد نظر است. تبلیغ کننده باید با مشتری ارتباط برقرار کند. او برای اینکه بتواند این کار را درست انجام دهد، باید بداند که مشتریان هدف چگونه فکر می کنند. سپس پیام تبلیغاتی باید بتواند مشتری را متقاعد کند کالایی را که می خرد می تواند نیازهای او را برآورده سازد. برای تحریک مشتریان به سمت محصول، محرک های گوناگونی وجود دارد که بسته به نوع محصول و مشتریان، می بایست این محرک ها شناسایی و مورد برنامه ریزی قرار گیرند.
سوق دادن به خرید
آخرین وظیفه تبلیغ می باشد و البته وظیفه آسانی نیست. با استفاده از پژوهش هایی که در زمینه ارتباطات انجام شده، اکنون مشخص شده است که مشتریان بالقوه باید علاوه بر اینکه آگاه شوند جای کالا و نقش آن در زندگی روزمره شان چیست، بلکه نمایندگان فروش شرکت نیز باید کالا یا خدمت را حضوری عرضه کرده و به تشریح آن بپردازند و مشتری بالقوه بتواند عملکرد کالا یا خدمات را از نزدیک ببیند. در سوق دادن به خرید، صرف خرید مدنظر نمی باشد بلکه تاکید بر تاثیر مثبت بر خرید می باشد زیرا گاهی تبلیغ خاص، منجر به تاثیر مثبت بر تصمیم خرید مشتری مشتری می شود ولی مشتری در شرایطی قرار دارد که قادر به خرید و عملی کردن آن نمی باشد و لذا زمانی که توانایی خرید را پیدا کند، اقدام به خرید محصول مورد نظر خواهد نمود.
نتیجه گیری
با بکارگیری مدل هایی همانند AIDA جهت ارزیابی تبلیغات، نوع رسانه های دیداری، شنیداری و مکتوب با توجه به کالا یا خدمت هر شرکت یا سازمانی، قابل رتبه بندی بوده و می توان از آن ها بهره کافی و لازم را برد و هزینه های صرف شده در این راستا که قابل توجه هر سازمانی می باشد، به صورتی بسیار دقیق تر و موثرتر اختصاص داده می شود. لذا لازم است سازمان ها و شرکت های ارایه کننده کالا و خدمات به این ابزارها با دید تجاری نگریسته و برای دستیابی به اهداف خود بهره گیرند.
دیدگاهتان را بنویسید